از دیر باز تاکنون ارتباط تشیع و ایران از جمله موضوعات بحث انگیز در میان مورخان و محققان بود و نظریات گوناگون و گاه متضادى در مورد منشإ و خاستگاه تشیع و چگونگى و چرایى انتشار آن در ایران, ارائه شده است. مقاله حاضر سعى دارد اولین تماس هاى ایرانیان (خصوصا اهل خراسان) با تشیع در دو قرن اول هجرى را به بحث گذارد. تشیع مورد نظر در این مقاله عام تر از مفهوم شناخته شده آن در قرون بعدى است, از این رو علاوه بر علویان و هوادارانشان, تحرکات کیسانیه و عباسیان در خراسان را نیز در برگرفته و به این نتیجه گیرى نایل آمده که در دوره مورد بررسى, تشیع بیشتر با زمینه هاى سیاسى ـ اجتماعى همراه و عنوان شیعه بیشتر سرپوشى برفعالیت هاى ضد اموى بخش هایى از مردم ایران بوده است. به همین دلیل بود که با پیروزى عباسیان از تعداد و وسعت جنبش هاى با ماهیت شیعى (از نوع علوى) در خراسان کاسته شد و همراه با محبت به اهل بیت پیامبر(ص), به تدریج مذهب رسمى و مورد تإیید خلافت در میان مردم نواحى شرقىایران تثبیت گردید.