تحول و تداوم حاکمیت فاطمی بر اساس نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری تاریخ اسلام، استادیار گروه تاریخ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز

2 دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی، استادیار گروه معارف اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد

10.22081/hiq.2023.74339

چکیده

خلافت فاطمی که در قرن­های سوم تا ششم هجری قمری گستره‌ای عظیم از سرزمین‌های غرب جهان اسلام را در برگرفت؛ بر اساس جنبشی سیاسی _ مذهبی با تکیه‌بر آموزه‌های کلامی شیعه اسماعیلیه که معتقد به اصل مهم امامتِ منصوص اسماعیل (درگذشته به سال: 145-138-133 ق) فرزند امام صادق(ع)(درگذشته به سال: 148 ق) و بعد از او محمد بن اسماعیل (درگذشته به سال: 198 ق) بودند، استقرار یافت. مسئله این پژوهش واکاوی تکوین، تحول، تداوم و درنهایت سقوط خلافت فاطمیان با رویکرد جامعه‌شناختی و بر مبنای نظریه اقتدار سنتی ماکس وبر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی نوشته‌شده و درنهایت داده‌های تاریخی با تئوری اقتدار سنتی «وبر» مطابقت داده‌شده است. یافته‌های پژوهش نشانگر آن است که بعد از دو سده تلاش داعیان اسماعیلی درنهایت حکومت اقتدار سنتی خلافت فاطمی در شمال آفریقا شکل گرفت. با فتح مصر و بنای قاهره، اقتدار سیاسی خلافت نهادینه گردید و با گسترش تشکیلات اداری و نظامی، حکومت فاطمی با ویژگی نظام پاتریمونیال (پدر میراثی) - بوروکراتیک استقرار یافت. تداوم حاکمیت سیاسی و اداری به سبب ضعف نهاد خلافت و رقابت دیوانیان و نظامیان، آغازگر دوران سلطانیسم فاطمی (پادشاه زدگی) بود که پی‌آمد آن، قدرت گرفتن وزیران نظامی و سیطره نیروهای سپاهی بر حکومت بود. فرجام نظام پاتریمونیال- بوروکراتیک فاطمیان با تجزیه سیاسی خلافت و تشکیل حکومت ایوبیان (567- 658 ق/ 1173-1260 م) رقم خورد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Evolution and Continuity of Fatimid Government Based on Max Weber's Theory of Traditional Authority

نویسندگان [English]

  • Masoumeh Dehghan 1
  • Mehboobe Farkhondezadeh 2
1 Assistant Professor History of Islam, Department of History, Faculty of Literature and Humanities, Shiraz University
2 Assistant Professor, Department of Islamic Sciences, Faculty of Theology, Ferdowsi University of Mashhad
چکیده [English]

 Fatimid caliphate, which covered a huge area of the western lands of the Islamic world in the 3rd to 6th centuries (A. H) was established based on a religious- political movement relying on the theological instructions of Shia Ismailites, believing in the important principle of imamate written by Ismail (died in 145-138-133 AH), the son of Imam Sadiq (died in 148 AH) and after him Muhammad ibn Ismail (198 A. H). This research is to analyze the development, evolution, continuity and finally the fall of the Fatimid caliphate through the sociological approach and based on Max Weber's theory of traditional authority. The present research was done via the descriptive-analytical method and the historical data was matched with the traditional "Weber" theory of authority. The findings of the research indicate that after two centuries of efforts by Ismaili claimants, the traditional authority of the Fatimid Caliphate was finally developed in North Africa. After the conquest of Egypt and the construction of Cairo, the political authority of the caliphate was institutionalized, and thrugh the expansion of the administrative and military organizations, Fatimid government was established with the characteristics of the patrimonial (inherited father)-bureaucratic system. The continuation of the political and administrative goovernment due to the weakness of the caliphate and the competition between the military and court led to the initiation of Fatimid sultanism period, and it concluded into the taking power of military ministers and the domination of the army forces over the government. The end of the patrimonial-bureaucratic system of Fatimids was simultanous with the political division of the caliphate and the development of the Ayyubid government (658- 567 A. H/1173- 1260 A. D).

کلیدواژه‌ها [English]

  • Fatimid caliphate
  • Max Weber
  • traditional authority
  • hereditary father
  • kingship

عنوان مقاله [العربیة]

تطوّرات الحکم الفاطمی واستمراره استناداً على نظریّة السلطة التقلیدیّة لماکس ویبر

چکیده [العربیة]

قامت الخلافة الفاطمیّة التی سیطرت خلال الفترة الممتدّة بین القرنین الثالث والسادس الهجریّین على مساحة شاسعة من الأراضی فی غرب العالم الإسلامی کثمرة من ثمار حرکة سیاسیّة مذهبیّة تؤمن بالتعالیم الکلامیّة للشیعة الإسماعیلیّة الذین کانوا یعتقدون بالمبدأ المهمّ القائل بالنصّ على إمامة إسماعیل (المتوفّى سنة 133 ـ 138 ـ 145 الهجریّة) ابن الإمام الصادق(ع) (المتوفّى 148 هـ ) وبعده محمّد بن إسماعیل (المتوفّى سنة 198 هـ). وموضوع هذا التحقیق هو البحث فی قیام وتطوّر واستمرار ـ وأخیراً سقوط ـ الخلافة الفاطمیّة، وذلک بمنهج علم الاجتماع وعلى أساس نظریّة السلطة التقلیدیّة لماکس ویبر. وهذا التحقیق تمّت کتابته بالأُسلوب الوصفی التحلیلی، وفی آخره تمّت مقارنة معطیاته التاریخیّة مع نظریّة ویبر حول السلطة التقلیدیّة. وتشیر نتائج التحقیق إلى أنّ جهود ومساعی دعاة الإسماعیلیّة قد أثمرت بعد قرنین تأسیس حکومة السلطة التقلیدیّة للخلافة الفاطمیّة فی شمال أفریقیا. وقد ترسّخت هذه السلطة السیاسیّة للخلافة بعد فتح مصر وبناء القاهرة، واستقرّت الحکومة الفاطمیّة مع اتّساع أجهزتها الإداریّة والعسکریّة وفقاً لممیّزات نظام الوراثة الأبویّة ـ البیروقراطیّة. وأدّى استمرار السلطة السیاسیّة والإداریّة وما رافقها من ضعف جهاز الخلافة والتنافس بین رجال البلاط والعسکریّین إلى الدخول فی عصر السلطنة الفاطمیّة (الملکیّة) التی کانت نتیجتها تسلّط الوزراء العسکریّین وسیطرة القوى العسکریّة على الحکومة. وکانت نتیجة نظام الوراثة الأبویّة البیروقراطی للفاطمیّین هی تمزّق الخلافة السیاسی وقیام حکومة الأیّوبیّین (567 ـ 658 هـ / 1173

ـ 1260 م).

کلیدواژه‌ها [العربیة]

  • الخلافة الفاطمیّة
  • ماکس ویبر
  • السلطة التقلیدیّة
  • الوراثة الأبویّة
  • الملوکیّة