امام علیبنمحمد(ع)، رهبری و پیشوایی فکری و فرهنگی شیعیان را در عصری پُرتلاطم و سرشار از فتنه و آشوب سیاسی در فاصله سالهای 220 تا 254هجری بر عهده داشت. آن حضرت، علاوه بر دارابودن مقام امامت الهی، از یک تربیت متعالی، بصیرت و آگاهی و هوش و دانش فرهنگی گسترده و رفتار فرهنگی والا برخوردار بود. امام هادی (ع) به همین سبب، برای مهندسی و راهبری فرهنگی، دارای استراتژی و انگیزه قوی فرهنگی بود. ازاینرو، دارای راهبرد برای رهبری و هدایت فرهنگ جامعه و نظامسازی فرهنگی، توسعه علمی و تربیتی بود. آن امام همام، با تأکید بر پیشرفت علم و دانش، توصیه به تعلیم و تولید علم و اندیشه، ایجاد کانون ارتباطات سرّی وکالت، کادرسازی و تربیت نفوس، تدوین منشور سبک زندگی، وضع قانون و ترسیم حقوق شهروندی، تبیین قواعد همزیستی مسلمانان با اهل کتاب و مبارزه فرهنگی با رفتار جاهلی خلفای عباسی همچون متوکل، موفق به تغییرات فرهنگی در میان امت اسلامی گردید و مسیر را برای تحصیل سلامت و سعادت جامعه اسلامی هموار ساخت. این مقاله، به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مهندسی فرهنگیِ امت اسلامی توسط امام هادی(ع) خواهد پرداخت و این فرضیه را به آزمون خواهد گذاشت که: «امام هادی(ع) به عنوان یک رهبر الهی، با شناخت جریانهای فکری و فرهنگی زمانه خود با محوریت هدایت جامعه، مسیر مدیریت فرهنگی را با بهرهگیری از راهبردهای متنوع در بستر فرهنگی هموار نمود و موفق به ایجاد تغییرات هوشمندانه و هدایت جامعه گردید.»